من مقتول دومین بودم !
ایستاده بالای سه گور نیمه کنده شده با یک جفت پای خالی از نا و نوا ... ک ناگهان صاعقه ای آسمان ظلمت زده ی این سه شب را روشن میکند و جرقه ای میشود بر نت های اول موسیقی خاک سپاری .
زانو ها حالا دیگر شل شده اند و آرام و بی صدا تن به زمین داده اند !
حال یک مقتول زنده مانده که بایست در آغوش سه گور بیارامد ، با یکی یکی شان شبی به سردی مرگ در قطب را هم بستر شود .
بیایید تصور کنید فرشته ی مرگی را که با صدایی سرد و گیرا که تمام تنتان را به لرزه می اندازد ، با لحجه ای که به تلخی فنجان های کوچک کافه ای آشناست ، ک قبل تر ها تسکینی بر دردتان بوده ، ندای Ja T'ame - Ja T'ame سر داده و دستان منجمدی را تصور کنید ک از شدت سرما به آبی و بنفش میزند و از گوری بیرون زده و تن مرد را ب آغوش میخواند
تن بی جان مرد را تصور کنید که به دست ها دچار شده و تکه تکه میشود و گرمی ضرب آهنگ قلب سرخش در دستان کبود ، بخار می تند در سوز سرد شب ! و نفس هایی که با دفن شدن تدریجی مرد کم کم قطع میشود ...
حال مدتی است هنوز شب است و صدایی نمی تراود .
بعد ها ک خورشیداز مرگ سرد دیشب مطمئن شد ، جوانه ای می روید !
جوانه ای بر سر گور دوم !
و من مقتول دومین شب بودم !
پ.ن : اینکه "Ja T'ame" یعنی شما رو دوست دارم ، همینقدرشم واسه فهمیدن آهنگ کافیه !
- ۹۴/۱۱/۲۵