کسوت سکوت

وبلاگ شخصى على جعفرى افشار|ارهان

کسوت سکوت

وبلاگ شخصى على جعفرى افشار|ارهان

کسوت سکوت

سر برگ هارو بخونید !
توصیه اکید دارم که در فضاى این وبلاگ ماسک نزنید !
و اینکه چون بر اساس اتفاق هایى که برام میوفته آپ میکنم، پست هایى که میزارم اکثرا با هم در ارتباط هستن ! پس اگه ابهامى بود به پست هاى قبلى مراجعه کنید !

دنبال کنندگان ۱۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۳/۰۱/۰۴
    حد
  • ۹۳/۰۶/۲۷
    ٢٧
آخرین نظرات
  • ۲۶ فروردين ۹۶، ۱۵:۵۰ - علی صالحی
    awesome
نویسندگان

یلدا

سه شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۲۷ ب.ظ

یلدا بافتنی قرمز روی دوشش بود ، یلدا آتش زیر خاکستر ، یلدا گرمای کرسی بود .

یلدا نفسهای توی حیاط ، یلدا بخار نشسته در سینه هامان بود .

یلدا پایان سرخ درخت ، یلدا خش خش برگ ها زیر پامان بود

یلدا آش دست پخت مادر بزرگ ...

یلدا سرش روی پای من است ، یلدا، دستانش اما برای تو . یلدا چشمی به سیاهی شب دارد . یلدا برق چشمش ستاره باران بود . یلدا انار سرخ توی سبد ، یلدا دلش خونِ دانه های انار . یلدا ماهیِ قرمزِ حوضِ فیروزه ، یلدا تنش تُنگ بلور ، یلدا دلش تنگِ تنگِ تنگ

یلدا شبنم روی شب بوها، یلدا گونه های خیسِ باران بود ،

 یلدا دست کز کرده در جیب، یلدا سر بی سوادای او... یلدا دلش بی تابِ بی تاب است ! یلدا سرش گرم تاب بازی بود ...

یلدا برایش شعر دم میکرد ، یلدا سرش گرمِ دل حافظ ! یلدا برایم آب آوردند ، یلدا سرم سوز زمستان بود.

یلدا، سرخ بوسه هایش بود ، یلدا شبی هم رنگ چشمانش ! یلدا کبود از بوسه ی دیروز ، یلدا شبی هم رنگ امروز است !

یلدا شرینی هندوانه ی توی حوض ، یلدا تلخ تر چای توی سینی . یلدا گرمای کرسی ، یلدا سرمای اول زمستان .

یلدا ، شب سخت جان کندن پاییز بود . یلدا تمام پاییز را میخواست .


  • ارهان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی