کسوت سکوت

وبلاگ شخصى على جعفرى افشار|ارهان

کسوت سکوت

وبلاگ شخصى على جعفرى افشار|ارهان

کسوت سکوت

سر برگ هارو بخونید !
توصیه اکید دارم که در فضاى این وبلاگ ماسک نزنید !
و اینکه چون بر اساس اتفاق هایى که برام میوفته آپ میکنم، پست هایى که میزارم اکثرا با هم در ارتباط هستن ! پس اگه ابهامى بود به پست هاى قبلى مراجعه کنید !

دنبال کنندگان ۱۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۳/۰۱/۰۴
    حد
  • ۹۳/۰۶/۲۷
    ٢٧
آخرین نظرات
  • ۲۶ فروردين ۹۶، ۱۵:۵۰ - علی صالحی
    awesome
نویسندگان

Reload...

جمعه, ۳۰ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۱۱ ب.ظ

بازم مثل قبل نمیدونم از کجا شروع کنم !


حالم بد است مثل کسی که همه ی آدم های دور و بر خودش را یک مردی غوزی با پیراهن سیاه و شالی به دور سر و صورت میبیند ...

مثل کسی که در خانه هیچکس را جز سایه اش ندارد ...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

که دراز بکشم روی آب روان شوم ... خود را به آب بسپارم ... تلو تلو بخورم از امواجی نا متوازن ... چشمان را ببندم !‌کمی اینور و مکث . حال کمی آنور ... شناور شده ام روی تمام درد هام ٖ سرازیر شوم درون خودم ! عجب جای غریبی استٰ بی در و پیکر ٖ تاریک و سرد ... قدم میزنم دز خودم و نگاهم را میدوزم به رو به رو ٰ تاب دیدن صحنه های اطراف را نخواهم داشت ٖ میدانم

از ترس دست و پایم را حس نمیکنم. اطمینان کرده ام به همین مسیر که میروم . با هر قدم پشیمانی ام بیشتر میشود . اما از دست خودم که نمیتوانم فرار کنم ! میتوانم ؟

که ناگهان امواجی قویتر ناشی از پریدن یکی از همان غوزی ها با وزنی نسبتا 150 کیلو (!) آب را به حلقت هدایت میکند ٰ که از خودت بیرون بیاییٖ نفسی بکشی ٖهاااااهٖ و ببینی که دوست نداری دوباره در خودت سرازیر باشی ... !

  • ارهان

نظرات  (۱)


از کجا شروو کردن مهم نیس به نظر من؛ مهم اینه که شروو بشه. یکی از مشکلات ماها همین بیخود دنبال ِ نقطه‌ی شروعه. شروعی نیس. مگر شروعش کنیم. :D

همیشه آدما از درونشون می‌ترسن؛ بیشترین ترس آدم درون ِ خودشه که هیچ‌وقت ِ خدا به خودش جرئت نمی‌ده باهاش رو به رو بشه. ولی ببین، باهاش رو به رو شو. به نظر من کسی که می‌فهمه الآن با دنیای درونش مواجه شده و نه با دنیای بیرونش، ینی لیاقت و ارزش اینـو داره که شهامت داشته باشه؛ چون دنیای درون خیلی خاصّه واسه هر کس.. خودت می‌دونی، درون ِ توئه، نه؟

هــوم؛ شهامت داشتن مال هر آدمی نیس. چیزی که زیاده، آدمای ترسو. همه‌ی آدمایی که دم از شهامت و جرئت می‌زنن، وقتی میشه باورشون کرد که خودشونـو شناخته و با اون هیولای درونشون رو به رو شده باشن. وگرنه نمی‌تونن آرومش کنن. و تازه.. اون به آدم مسلّط میشه.

من شما رو نمی‌شناسم. ولی همین یه پستی که خوندم، بهم ثابت کرد آدم با شهامتی هستین. فقط نباید مث خیلیا بترسین ازین " من ِ درونی" و در واقع، " من ِ واقعی". هر چقدم بد باشه.( که نیس. وگرنه درون آدمای با شهامت جایی نداشت.)

راستی، من خیلی هم حرّافم! شرمنده. :D
پاسخ:
اختیار داری !

از خوندن همچین کامنت هایی خوشحال میشم !‌

خیلی وقت بود یه همچین کامنت بلند بالایی نخونده بودم !

شاید هم شما راست میگی !!!

ولی اینکه دوست نداشته باشی با درونت روبه رو شی از ترس واقعیت ها نیس !‌

از ترس تکرار چیز هایی بس تکراری و به غایت آزار دهنده ست !

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی