:/
جمعه, ۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۹:۴۹ ب.ظ
اهم ... اهم
بالاخره ادمی که خیلی وقته چیزی نگفته برای شروع صحبت باید صداشو صاف کنه !
خیلی وقته سودای نوشتن سرم را برده است ... _ به آن دور های دور _
مشتی حرف که ... که هر لحظه به صورتم میخورد و جایش ... آخ ... درد میکند !
تق ... ترق ... تترق ... «بک اسپیس» را از ته قلب می فشارم و چند سطری به f**c می رود !
بوم ... صدای کوبیده شدن سرم روی میز ...
کیبرد را جلو تر میکشم ... صدایی میگوید :
انگار تو در خواب من زندگی میکنی
چه ربطی دارد ؟
دوباره بک اسپیس ... اما نه ... راست میگوید ...
مچ دستم را پی دوم میچرخانم ... و صدای به عمق یک هفففف !
چشمانم را می مالم ... دستم خیس شده ... !
اما ...
هیچ چیز انداره یک بک اسپیس برایم معنا ندارد !
بالاخره ادمی که خیلی وقته چیزی نگفته برای شروع صحبت باید صداشو صاف کنه !
خیلی وقته سودای نوشتن سرم را برده است ... _ به آن دور های دور _
مشتی حرف که ... که هر لحظه به صورتم میخورد و جایش ... آخ ... درد میکند !
تق ... ترق ... تترق ... «بک اسپیس» را از ته قلب می فشارم و چند سطری به f**c می رود !
بوم ... صدای کوبیده شدن سرم روی میز ...
کیبرد را جلو تر میکشم ... صدایی میگوید :
انگار تو در خواب من زندگی میکنی
چه ربطی دارد ؟
دوباره بک اسپیس ... اما نه ... راست میگوید ...
مچ دستم را پی دوم میچرخانم ... و صدای به عمق یک هفففف !
چشمانم را می مالم ... دستم خیس شده ... !
اما ...
هیچ چیز انداره یک بک اسپیس برایم معنا ندارد !
- ۹۳/۰۱/۰۱
اپ کردن وقت نمیخواد ، حس میخواد :))